همین جا درون شعرهایم بمان
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد…
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها…
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان..
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم……
شعر عاشقانه جدید
عشق آمد
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهی و پر کرد زدوست
اجزای وجودم همگی دوست گرفت
نامی ست زمن بر من و باقی همه اوست
باز باران بی تو آمد
ناز کن تا روز و شب غرق تمنایت شوم
ناز کن تا روز و شب غرق تمنایت شوم
تا قیامت شاعر چشمان زیبایت شوم
از ازل زیباترین تصویر دنیا بوده ای
کاش میشد تا ابد محو تماشایت شوم
دوست دارم لحظه ای که دل به دریا می زنم
قایقم را بشکنی تا غرق دریایت شوم !
شاید اگر نبودی شاعر شدن غلط بود
در جشنهای رنگین درخنده های زیبا
چشمم نخورد ابی از چشمه ی تماشا
شاید اگر نبودی شاعر شدن غلط بود
شاید نمی سرودم هرگز٬ ترانه ای را
دل من پیش تو گیره
وقتی که تو نیستی دنیا برام تیره و تاره . . .
بیا برگرد که بدون تو زندگیم رنگی نداره ! ! !
دله من پیش تو گیره اگه نیای بی تو میمیره . . .
وقتی نیستی این دله تنگم دلش از غصه میگیره ! ! !